تحولات منطقه

نرجس سلیمانی گفت: آنچه اجازه نداد دشمن در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه به هدف خود برسد، علاوه بر توان نیروهای نظامی ما، وحدت و انسجام داخلی بود و اگر خدای ناکرده به این وحدت و انسجام آسیبی وارد شود، خیانت در حق ملت و کشور است.

نرجس سلیمانی: آسیب به وحدت و انسجام، خیانت در حق مردم و کشور است
زمان مطالعه: ۱۴ دقیقه

در آستانه سالگرد شهادت سردار شهید و عزیز، سردار حاج قاسم سلیمانی هستیم. در آن ساعتِ شوم،۱:۲۰ بامداد جمعه ۱۳ دیماه ۱۳۹۸ که سردار به همراه جمعی از یاران خود در فرودگاه بغداد مورد حمله تروریستی پهپادهای آمریکایی قرار گرفت و به فیض رفیع شهادت نائل آمد.

در ششمین سالگرد سردار شهید و قهرمان ملی ایران، سردار سلیمانی؛ روش و منش زندگی سردار دل‌ها را ارج می‌نهد و گفت‌وگوهایی تفصیلی با اعضای خانواده، دوستان، هم‌رزمان و آشنایان آن شهید بزرگوار انجام داده است.

آنچه در ادامه می‌خوانید گفت‌وگویی است با «نرجس سلیمانی» دختر بزرگ حاج قاسم، فعال اجتماعی و عضو شورای شهر تهران.

سردار سلیمانی در دل ملت ایران جا داشت و لقب سردار دلها به واقع برآمده از بطن جامعه است؛ شاید مهمترین دلیلی که سردار اینچنین در دل مردم جای دارد این است که همه جامعه را خانواده خود می‌دانست. بارها این جمله را از ایشان شنیدیم که می‌گفتند «آن دختر کم حجاب دختر من هم هست و جامعه‌ ایران مثل خانواده ماست»؛ حاج قاسم به چپ و راست، اصلاح‌طلب و اصولگرا، بی‌حجاب و با حجاب به شکلی که مرسوم هست باور نداشتند؛ دیدگاه سردار سلیمانی نسبت به جامعه ایران، مردم ایران، احزاب و گروه‌های سیاسی، همچنین زنان ایران چگونه بود؟

یکی از خصوصیات و ویژگی‌های اخلاقی سردار سلیمانی که موجب شد به درستی از سوی مردم به عنوان «سردار دلها» نام بگیرند، اخلاص ایشان در تمام زمینه‌ها بود؛ چه از بعد تعبّدی و چه از بعد عملی که در تمام ابعاد زندگی سردار مشهود بود. اینکه ایشان در سخنرانی خود بیان می‌کند که آن دختر کم‌حجاب، دختر نوعی من و شماست، مبین همین دیدگاه است.

سردار سلیمانی در تربیت فرزندان خود نیز این بعد از اخلاص را مدنظر داشتند و تلاش می‌کردند که این موضوعات را به ما نیز آموزش دهند؛ سردار سلیمانی به مسائل اجتماعی از بعد ایجابی نگاه می‌کردند و معتقد بودند که مواجهه با مسائل اجتماعی باید به صورت ایجابی باشد و نه سلبی.

برای روشن‌تر شدن موضوع خاطره‌ای برای شما بگویم؛ هفت یا هشت ساله بودم و هنوز به سن تکلیف نرسیده بودم، اما براساس علاقه و انتخاب خود حجاب را به صورت کامل رعایت می‌کردم. به همراه پدر و سایر اعضای خانواده به مسافرت رفته بودیم و وقتی که برای استراحت چند ساعته در محلی اتراق کرده بودیم، همزمان یک گروه فیلمبرداری در آنجا حضور داشتند و به اصطلاح آن محل لوکیشن فیلم آنها نیز بود، برای تجدید وضو مادرم را همراهی می‌کردم که یکی از بازیگران این فیلم به من نزدیک شد و ابراز محبت کرد، در لحظه اول من واکنش نشان دادم. وقتی مادر پدرم را در جریان این ماجرا قرار داد، ایشان مرا صدا کرد و جعبه شیرینی که همراه ما بود را برداشت و گفت، با من بیا. پدرم مرا به نزدیکی چادری که عوامل فیلمبرداری حضور داشتند برد و از من خواست که به آن خانم‌ها شیرینی تعارف کنم. در آن لحظه متوجه دلیل این موضوع نشدم اما بعدها متوجه شدم که دلیل این درخواست چه بوده است.

شهید سلیمانی در رفتار و گفتار خود، اخلاص عملی و فکری داشتند؛ بدین معنا که آنچه می‌گفتند و آنچه انجام می‌دادند یکسان بود. سردار سلیمانی به واقع معتقد بود که وحدت جامعه باید حفظ شود و حفظ وحدت جامعه را از مهمترین واجبات مورد نیاز کشور می‌دانستند.

در بحث پیوند میان میدان و دیپلماسی، سردار فرمانده نظامی بودند اما مسائل، دیپلماتیک و نظامی در منطقه ما پیوند تنگاتنگی دارند، هماهنگی بین میدان و دیپلماسی را سردار چگونه انجام می‌دادند؟

همانطور که به درستی اشاره کردید، حفظ وحدت و انسجام ملی مهمترین نیاز امروز کشور است. شهید سلیمانی بر این باور بود که برای رشد و پیشرفت کشور، نخست باید مراقبت کنیم که دوگانگی در موضوعات مختلف ایجاد نکنیم. سردار سلیمانی معتقد بود که چیزی به اسم دوگانه دیپلماسی و میدان نداریم، دیپلماسی و میدان مکمل یکدیگر هستند؛ ما دیپلماسی میدان و میدان دیپلماسی داریم که این دو در اوج گرفتن کشور لازم و ملزوم یکدیگر هستند. از هر چیزی که به وحدت جامعه آسیب می‌زند باید پرهیز کنیم که خدای ناکرده دوصدایی ایجاد شود و کوچه‌ای برای دشمن باز کنیم که از آن روزن وارد شود و به کشورمان آسیب برساند.

در کشور ما ذیل اصول، اختلاف دیدگاه‌هایی نیز وجود دارد که اینها موجب رشد جامعه و کشور می‌شود. اما هنگامی که تصمیمی در کشور اتخاذ می‌شود باید همه با هم، هماهنگ و متحد، تصمیمی که براساس تدبیر و مصلحت اخذ شده را بپذیریم و از دوگانگی و دو دستگی جلوگیری شود.

حضرت آقا بارها و بارها در فرمایشات خود تاکید کردند که «با وجود اختلاف دیدگاه‌ها باید اتحاد و وحدت و یکپارچگی خود را حفظ کنیم»؛ آنچه اجازه نداد دشمن در این جنگ تحمیلی ۱۲ روزه به هدف خود برسد، علاوه بر توان نیروهای نظامی ما، وحدت و انسجام داخلی بود و اگر خدای ناکرده به این وحدت و انسجام آسیبی وارد شود، خیانت در حق ملت و کشور است.

نقش و جایگاه مردم در اندیشه سردار شهید حاج قاسم سلیمانی چگونه بود؟

شهید سلیمانی نسبت به اینکه سرمایه‌داران اصلی نظام مردم هستند، اعتقاد راسخی داشت. این مردم در هر جا که نظام و کشور به آنان نیاز داشت با بصیرت و درایت حضور پیدا کردند و به حفظ وحدت و انسجام و ثبات نظام کمک کردند.

حفظ وحدت و انسجام در دیدگاه شهید سلیمانی بسیار مهم و ارزشمند است؛ اینکه ایشان می‌گفتند که حواسمان باشد کوچه اشتباهی برای دشمن نگشاییم و در صف مردم انشقاق و دوگانگی ایجاد نکنیم، اگر تصمیمی اخذ می‌شود همه ارکان نظام در اخذ آن هماهنگ باشند، همه نشان از اهمیت وحدت و یکپارچگی از دیدگاه شهید سلیمانی است.

سردار سلیمانی به عنوان یک فرمانده عالیرتبه نظامی، یک شهروند و یک پدر و مسئول، وحدت و انسجام را یکی از مهمترین موضوعات قلمداد می‌کرد و معتقد بود در طول تاریخ جمهوری اسلامی این مردم بودند که با حضور خود موجب حفظ وحدت و یکپارچگی کشور و حفظ نظام و انقلاب شدند.

به نظر می‌رسد دیدگاه سردار سلیمانی نسبت به موضوع امنیت ملی، کاملا منحصر به فرد بود؛ یکپارچگی ایران و انسجام ملی برای ایشان در اولویت نخست بود؛ حتی خروجی حضور مستشاری ایشان در برخی کشورهای منطقه هم در همین راستا و به منظور دفاع از وطن بود. این موضوع را شما چگونه ارزیابی می‌کنید؟

در اینجا لازم می‌دانم که سوالی مطرح کنم! چرا شهید سلیمانی درخواست کرد که بر سنگ مزارش بنویسند: سرباز وطن. مهمترین ویژگی شهید سلیمانی اخلاص بود، اخلاص را در تمام شئونات زندگی به همراه داشت به ویژه در سربازی برای وطن و این همان چیزی بود که ایشان را در میان مردم عزیز کرد. ایشان هیچ گاه به دنبال دیده‌شدن نبود، هیچ گاه صف اول نمی‌نشست و در صفوف باید می‌گشتید تا ایشان را پیدا کنید.

ایشان در سربازی وطن، اخلاص داشت. چه کسی می‌تواند سرباز باشد؟ کسی که دلداده کشور خود، مردم خود، اعتقادات و اصول خود باشد. شهید سلیمانی به واقع سرباز بود، به واقع دلداده کشور و مردم‌اش بود. شاید به همین دلیل بود که از هر رنگ و تعلق سیاسی و جناحی دور بود و خود را وقف کشور، مردم و آرمان‌های انقلاب کرده بود و برای رسیدن به این مهم با تمام وجود تلاش می‌کرد.

شهید سلیمانی به حدی اخلاص داشت که از دیده شدن، طفره می‌رفت اما خدا او را در نظر مردم عزیز گردانید. مردم ما بسیار آگاه هستند و تشخیص درستی دارند، مردم ما تشخیص دادند که سردار سلیمانی کار را برای خدا انجام می‌دهد نه برای دیده شدن؛ لذا در تشییع جنازه سردار حماسه آفریدند. مردم با همه سلیقه‌ها در تشییع جنازه سردار حضور یافتند، کسی آنها را مجبور نکرد، آنها خودشان آمدند و این حضور پرشور حتی برای ما به عنوان اعضای خانواده سردار، شگفت‌انگیز بود.

کسانی که در نگرش با سردار سلیمانی، اختلاف دیدگاه داشتند، ایشان را دوست داشتند؛ سردار را به واسطه عملکردی که داشت از خودشان می‌دانستند. در عملکرد سردار اخلاص وجود داشت، حقیقت وجود داشت و به دور از منیّت بود و اگر خدمتی می‌کرد و یا سخنی می‌گفت، در کلام و در عمل یکسان بود.

فکر می‌کنید اگر امروز سردار در میان ما حضور داشتند چه توصیه‌ای به سیاستمداران و سیاست‌ورزان می‌کردند؟

فصل الخطاب و همه آنچه باید بدان توجه کنیم، فرمایشات حضرت آقا رهبر معظم انقلاب است. اینکه حواسمان باشد موجب انشقاق در جامعه نشویم، سخنی نگوییم که وحدت و یکپارچگی ارزشمند که حاصل خون شهداست و کشورمان را ذیل عنایت‌های امام زمان (عج) و فرمایشات رهبر انقلاب حفظ کرده است، بر هم بزنیم و یا خدای نکرده به آن آسیب وارد کنیم. این موضوع در تاریخ نیز به اثبات رسیده است؛ در جنگ احد، مسلمانان ابتدا پیروز میدان بودند اما با یک خطای کوچک، دشمن دخنه کرد و جبهه مسلمانان آسیب دید، پیامبر اکرم (ص) و حضرت امیرالمومنین علی (ع) زخمی شدند، حضرت حمزه به شهادت رسید و جبهه اسلام آسیب دید. نباید اجازه دهیم تاریخ تکرار شود.

حفظ وحدت و انسجام از مهمترین مسائلی است که این روزها باید به آن توجه کنیم، این عرض بنده کوچک نیست بلکه فرمایشات رهبر انقلاب است و موضوعی است که تمام شهدا از جمله شهید سلیمانی به آن باور داشتند.

روایت‌های زیادی شنیدیم از اینکه سردار سلیمانی خیلی برای دوستان شهیدش دلتنگ بوده و حتی گریه می‌کردند؛ آیا شما شاهد این دلتنگی‌ها بودید؟

شهید سلیمانی همیشه می‌گفت که دعا کنید که من شهید شوم، آرزوی شهادت در وجود شهید سلیمانی شعله می‌کشید. ایشان بارها گفته‌اند و حتی نوشته‌اند که هرگز قصد نداشتند که به عنوان فردی نظامی فعالیت کنند اما به ضرورت کشور و فرمان حضرت امام خمینی (ره) به جبهه رفتند؛ سردار در جبهه با انسان‌هایی شریف و بزرگی آشنا شدند که هر یک از آنان چهل تکه وجود حاج قاسم را تشکیل می‌دادند. هر یک از خصلت‌های نیکویی که در پدرم وجود داشت، به جا مانده از یکی از این انسان‌های بزرگ و دوستان شهید ایشان بود.

شهید سلیمانی در کنار شهدا بزرگ شدند، در کنار شهدا تربیت شدند و زندگی کردند و لذا آرزوی او بود که به دوستان شهیدش بپیوندد، و این موضوعی بود که نه تنها به ما بلکه به همه به ویژه به خانواده و فرزندان شهدا می‌گفتند که دعا کنید به دوستان شهیدم بپیوندم، دلتنگ آنها هستم. شهید سلیمانی برای پیوستن به شهدا اشتیاق داشت و همین دلیلی بود که چشم خود را بر تمام زیبایی‌ها و جذابیّت‌های دنیایی ببندد.

شما ببینید شخصی در اوج قدرت و شهرت و نفوذ باشد، فرمانده ارشد و مشهور در کشور خود و جهان باشد اما تنها آرزویش شهادت باشد و هر لحظه برای رفتن آماده باشد. ایشان معتقد بود، کسی شهید می‌شود که شهید زندگی کرده باشد و شهید سلیمانی خود به واقع اینگونه بود، شهید زیست و شهید از این دنیا رفت.

شما کتابی از مجموعه سخنرانی‌های سردار سلیمانی را با خود به استودیو ما آورده‌اید؛ کدام بخش از سخنرانی حاج قاسم محبوبِ نرجس سلیمانی، دختر ارشد سردار دلهاست؟

این کتاب مجموعه‌ای سخنرانی‌های طبقه‌بندی شده سردار سلیمانی است که در قالب موضوعات مختلفی دسته‌بندی شده است؛ شهید سلیمانی معتقد بود که در بسیاری از برهه‌های حساس ایران، مردم نقش اساسی و محوری در حفظ ثبات و اتحاد ملی داشتند، یکی از این برهه‌های حساس انقلاب اسلامی بود، زمانی که مردم به فرمان حضرت امام سیل عظیمی به راه انداختند و آن اتفاق تاریخی را رقم زدند. پس از آن رفراندوم بود که مردم نظام جمهوری اسلامی را تثبیت کردند. پس از آن دفاع مقدس که اگر حضور مردم و فرزندان این مملکت نبود، ما نمی‌توانستیم در مقابل ارتشی که شرق و غرب عالم از آن دفاع می‌کرد، مقتدرانه بایستیم و حتی یک وجب از خاک خود را از دست ندهیم.

پس از رحلت حضرت امام نیز به همین گونه بود، نگرانی در کشور ایجاد شد خدای ناکرده کشور آسیب ببیند. حضور مردم گرد امام حاضر خود (حضرت آیت‌الله خامنه‌ای) موجب حفظ نظام شد. اتحاد و یکپارچگی پس از شهادت سردار دلها شهید سلیمانی و در مراسم تشییع جنازه ایشان ایجاد شد نیز مثال زدنی بود. جنگ ۱۲ روزه نیز به همین گونه بود.

ترجیح می‌دهم به بخشی از سخنرانی سردار بنا بر محور گفت‌وگوی امروز یعنی «لزوم حفظ وحدت و انسجام داخلی» اشاره کنم. سردار سلیمانی درباره نقش مردم در پایداری کشور و پیروزی انقلاب اینگونه می‌گویند: مردم ما و فقط مردم ما (یعنی مردم به ماهو مردم) ناجی این نظام و انقلاب بودند. ملت ایران همه توطئه‌های دشمنان را خودجوش و با ذکاوت و بصیرت خنثی کردند، باید کف پای این ملت بوسید، باید این ملت راه که می‌رود خاک کف پایش را به چشم کشید و تبرک جست. این ملت ملتی بزرگ و وفادار است.

شهید سلیمانی حتی در وصیت‌نامه خود نیز خطاب به ملت ایران می‌گوید: «ملت عزیز ایران که جان من هزاران بار فدای جان شما باد»، واقعا حاج قاسم با همه وجود و اخلاص بیان می‌کرد و حاضر بود جان خود را هزار بار دیگر فدای این ملت کند.

شاید به عنوان یک فرمانده نظامی از حاج قاسم توقعی نمی‌رفت اما ایشان وظیفه خود می‌دانست در موضوعات مختلفی که کشور مبتلابه آن بود، حضور پیدا کند. زمانی که به دلیل برخی ناامنی‌ها به عنوان فرمانده جنوب شرق حضور پیدا کردند که با اشرار مقابله کنند، همچنین جمع‌آوری سلاح‌های غیرمجاز و مبارزه با موادمخدر را در این منطقه بر عهده ایشان گذاشته شد. سردار سلیمانی به عنوان یک نیروی نظامی ورود کرد اما نگاه ایشان صرفا نظامی نبود، بلکه به دنبال حل مساله و مساله‌محور بود. سوال این است که چطور؟ ایشان می‌دانست که وقتی در یک منطقه ارزشمند با مردمی نجیب و بزرگوار مثل جنوب شرق کشور، بحث اشرار قدرت پیدا می‌کند و ناامنی ایجاد می‌شود، مساله معیشتی است و اگر کمک کنیم که مشکلات معیشتی مردم حل شود، حتما در حل آسیب‌ها کمک‌کننده خواهد بود.

سردار سلیمانی از یک روستای دورافتاده در جنوب کرمان برآمده بود، با خانواده‌ای که به لحاظ مالی فقیر بودند. ایشان در خاطرات خود می‌نویسد که در ۱۳ سالگی به کرمان آمدم تا بتوانم به پدرم کمک کنم و بدهی او را پرداخت کنم، لذا ایشان با مشکلات معیشتی کاملا آشنا بود. منطقه جنوب شرق کشور قبیله‌ای و عشیره‌ای است و ایشان نیز چون جز عشایر بودند این ویژگی را به خوبی درک می‌کردند و لذا وقتی به این منطقه وارد شد، ضمن برقراری ارتباط با مردم منطقه، با بزرگان طوایف می‌نشستند و صحبت می‌کردند و مساله را می‌شنید و از خود آنها نیز کمک می‌گرفت تا مشکلات را حل کند.

این نوع رویکرد نشان از نگاه مساله‌محور بودن و حل مشکلات به صورت ایجابی دارد. اهالی همین روستاها وقتی پس از سالها مادربزرگم به رحمت خدا رفته بودند، برای قدردانی در مراسم ختم ایشان شرکت کرده بود. برخی از این اهالی حتی نام روستای خود را به نام سردار سلیمانی تغییر داده بودند، روستاهای هست به نام «قاسم آباد» که از نام شهید سلیمانی برگرفته شده است.

مساله معیشت مردم از اولویت‌های سردار سلیمانی بود، وقتی که زلزله بم اتفاق افتاد. ایشان در همان صبح به همراه شهید کاظمی و سردار قالیباف در بم حضور پیدا کردند و با تمام امکاناتی که داشتند به کمک مردم رفتند. در سیل خوزستان نیز به همین صورت بود، یکی از توصیه‌هایی ایشان در آنجا (خوزستان) خطاب به جوانانی که علاقمند به پیوستن به مدافعان حرم بودند، این است که «امروز اینجا (خوزستان) حرم است و اگر می‌خواهید دفاع کنید، به کمک خوزستان بیایید». ایشان بارها در صحبت‌های خود تاکید کرده‌اند که «ایران حرم است» و به واقع کلمه به این موضوع باور داشتند.

سردار سلیمانی باور داشت که باید به کرامت و معیشت مردم توجه شود؛ ایشان خود را تنها یک نظامی نمی‌دانست بلکه معتقد بود در هر کجای کشور نیاز به کمک باشد، حتما حضور پیدا کند و به مردم خدمت‌رسانی کند و این را وظیفه شرعی و انسانی خود می‌دانست.

همانطور که پیش از این خود شما نیز اشاره کردید، سردار سلیمانی به هیچ دسته، گروه و جناح سیاسی وابسته نبود، نه تنها وابسته نبود بلکه همواره تلاش می‌کرد که از ورود به سیاست پرهیز کند؛ با این اوصاف چه شد که «نرجس سلیمانی» دخترِ سردار تصمیم گرفت که به عرصه سیاست وارد شود؟

پرسش شما را با یک سوال دیگر آغاز می‌کنم و سپس به پاسخ می‌پردازم؛ چرا شهید سلیمانی به هیچ دسته، جناح و نگرش سیاسی ورود نکرد؟ بخشی مربوط به معرفت نسبت به «سرباز بودن» ایشان است، ایشان معتقد بود کسی که می‌خواهد برای آرمان، اعتقاد و مردم خود «سر» ببازد، باید از تعلق به هر رنگ و جماعتی دور باشد تا بتواند سربازی کند؛ به قول حافظ «غلام همت آنم که زیر چرخ کبود، ز هرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است». ایشان از هر رنگ و تعلقی آزاد بود و خود را خالصانه «سرباز وطن» می‌دانست.

نکته دیگر اینکه ایشان به صورت عملی به فرمایشات دو امام کشور (امام خمینی و امام خامنه‌ای) باور داشت که نظامی‌ها باید فهم سیاسی داشته باشند اما نباید به سمت گروه یا جریان سیاسی گرایش داشته باشند و این را به شدت رعایت می‌کردند، علی رغم اینکه به ایشان پیشنهاد هم شده بود که به عنوان کاندیدا در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کنند اما ایشان در حوزه نظامی خود را مفیدتر می‌دانست، نه اینکه ایشان سیاست را نفهمد بلکه از قضا به گفته دشمنانش، سیاست‌مدار بزرگی در منطقه بود، اما احساس می‌کرد که در «سربازی» بیشتر می‌تواند به مردم خدمت کند، لذا در مسیری که از ابتدا قرار گرفته بود باقی ماند.

نکته دیگر اینکه سردار سلیمانی، هرگز خانواده خود را از فعالیت در هیچ عرصه‌ای منع نکردند. بنده نیز حضورم در شورای شهر را کاملا موضوعی اجتماعی می‌دانم و نه سیاسی؛ سعی می‌کنم به مسائل شهر دیدگاهی اجتماعی داشته باشم و از مسائل حزبی و جناحی دوری کنم، بارها گفته‌ام هیچ وابستگی به دسته یا جناح سیاسی ندارم و خود را سرباز نظام و مردم می‌دانم و هرکجا که نیاز به خدمت باشم، آماده خدمت هستم.

منبع: خبرگزاری ایرنا

برچسب‌ها

حرم مطهر رضوی

کاظمین

کربلا

مسجدالنبی

مسجدالحرام

حرم حضرت معصومه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha